امام باقر ع؛ علیه "ستم سیاسی" و "جهل شیعی"
شهادت امام محمد باقر ع _ مشهد ۱۴۰۰
بسمالله الرحمن الرحیم
یک جبههای داخل شیعه جریانات انحرافی شیعه داشتیم، افراطیون، غلات شیعه، شیعههای لندنی آن موقع، امام باقر(ع) باید جلوی اینها هم میایستادند و اینها را هم افشا میکردند چون اینها هم داشتند بخشی از جوانها و تودههای عامی و عوام شیعه را که ارتباط مستقیم و مستمری با امام باقر(ع) نداشتند و در آن دیکتاتوری حکومت نمیتوانستند با امام باقر(ع) مستقیم در ارتباط باشند این وسط، جوانها و بچهها احساساتی تند شیعه را که عشق اهل بیت(ع) داشتند اینها را بازی میدادند و فرقههای انحرافی به اسم شیعه درست میکردند، حدیث جعل میکردند و به ائمه دروغ میبستند و نسبتهای بیخود میدادند. خب از آن طرف آن هم یک عکسالعملی بود در واقع در برابر رژیم بنیامیه و مروانیها و امویها چون آنها به شدت اهل بیت(ع) را میکوبیدند انواع اتهامات، تهمتها، برخوردها و فحاشیها میکشتند شکنجه میکردند بازدداشت میکردند جنگ رسانههای حکومتی، مدام اهل بیت را میکوبیدند تهمت میزدند، از این طرف هم یک عده شیعیان ضد حکومت بودند و طرفدار اهل بیت(ع) که در واقع از لج حکومت، و به عنوان یک موضع انفعالی که آنها از آن طرف افراط و خیانت میکردند و اینها هم از این طرف تفریط و افراط متقابل کردند و گفتند حالا که اینجور است که شما با اهل بیت(ع) اینطوری برخورد میکنید اصلاً اهل بیت(ع) پیامبرند و اهل بیت از پیامبر و قرآن بالاترند. در حالی که اهل بیت(ع) میگفتند ما هرچه میگوییم به قرآن عرضه کنید، معیار، قرآن است. در عین حال یک جاهایی از قرآن اگر ابهامی هست تفسیر درست قرآن، تفسیر فطرت پیامبر و اهل بیت(ع) و نصّ پیامبر(ص) است. خب خود اهل بیت(ع) این را میگفتند و اینها بخشیشان در تقابل با حکومت میگفتند که نخیر، حالا که اینجور است اهل بیت(ع) پیامبرند، اصلاً خدایند. راجع به ائمه(ع) افراط میکردند میگفتند رزق ما دست اینهاست دست خدا نیست خدا ول کرده رفته، اصلاً به احکام شرع عمل نکردید نکردید، نماز نخواندید نخواندید. محبّ اهل بیت باشیم کافی است. نماز و روزه و شرع و... کاری نداریم فقط حبّ اهل بیت(ع) کافی است خب اینها خلاف مذهب و مکتب اهل بیت(ع) بود. یک عده هم این وسط فرصتطلب بودند چون ارتباطات ضعیف بود و اینها سوء استفادههای شخصی میکردند حدیث جعل میکردند و به اهل بیت(ع) دروغ نسبت میدادند، دکان باز میکردند و بخشی از شیعیان اهل بیت(ع) را به شیعیان خودشان تبدیل میکردند یعنی مرید خودشان میکردند تحت عنوان این که ما در حبّ اهل بیت(ع) و معرفت اهل بیت(ع) چقدر مقاممان بالاست و چقدر نزدیک هستیم بعضیهایشان هم واقعاً قبلاً جزو نزدیکان و یاران اهل بیت(ع) بودند و بعد منحرف میشدند خیانت میکردند فاسد میشدند بعضیهایشان حکومت آنها را تشویق میکرد که بروید به اسم اهل بیت(ع) حرفهای جفنگ بگویید که ما بتوانیم اهل بیت(ع) تکفیر کنیم بگوییم ببینید اینها چه میگویند؟ واقعاً مرتد و رافضی هستند و... حتی به حدی رسید که امام باقر(ع) و بعد امام صادق(ع) رسماً 7- 8 نفر را اسم بردند از کسانی که قبلاً جزو یاران اهل بیت(ع) بودند جزو شیعیان بودند حتی بعضیهایشان عالم و مُلا بودند ولی بعد اینها فاسد و منحرف شدند یا بواسطه همکاری با حکومت، شروع کردند فرقهسازی افراطی داخلی شیعه یا دکان باز کردند و گفتند چرا ما برای اینها کار کنیم برای خودمان کار میکنیم! میخواستند وجوه و بیتالمال را بالا بکشند یا برای خودشان مرید جمع کنند فرقهسازی میکردند شما میدانید دهها فرقه انحرافی شیعی در زمان خودِ اهل بیت(ع) بوجود آمده است زمانی که ائمه توسط حکومت بنیامیه و بعد بنیعباس تحت فشار بودند در حبس و حصر و شهادت بودند و ارتباطاتشان قطع میشد تا ائمه آخر که تقریباً همه زندانی بودند خب گاهی ارتباط ائمه(ع) با شیعه قطع و ضعیف بود مخصوصاً مناطق دورتر، و یک عدهای این وسط سوء استفاده میکردند. اسم بعضی از این افراد رسماً برده شده که اینها منحرف هستند و سوابق خوبی هم بعضیهایشان داشتند ولی اینها دیگر از ما نیستند اینها افراطی هستند، منحرف هستند نسبتهای دروغ به ما میدهند و از قول ما حدیث جعل میکنند و تشیّعی که اینها میگویند تشیّع نیست بلکه ارتداد و کفر است. اسم مغیرهبنسعید را بردند، اسم ساعد را، حمزهبنعماره، حارث شامی، عبدالله بن عمر بن حارث را، ابوالخطاب را، بَیان، اینها 7- 8 نفر هستند که رسماً امام صادق(ع) و قبل از آن امام باقر(ع) بعضی از اینها را اسم بردند. امام رضا(ع) میفرمایند که این بَیان از زمان امام سجاد(ع) بود و حدیث جعلی و دروغ از قول امام سجاد(ع) نقل میکرد تا زمان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و بحق خودش هم رسید! یعنی بعضی از اینها اینقدر ضرر و صدمه میزدند که گروههایی از جوانان شیعه و عوام شیعه را منحرف میکردند و از اسلام خارج میکردند کمکم اینها میگفتند این یا مهدی است یا خودش پیامبر است، اول مثلاً میگفت امام باقر یا امام صادق مهدی هستند! من هم رابط آنها هستم! که بعد از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نقل شده که فرمودند ما مهدی نیستیم. مهدی بعدها خواهد آمد. یا میگفتند که نخیر، اینها پیامبر جدید و دین جدید هستند بعد میگفتند امام باقر و امام صادق خدا هستند و من هم پیامبرشان هستم! همان که مسیحیان راجع به حضرت مسیح(ع) میگویند که ایشان پیامبر نبود خدا بود! پسر خداست که به زمین آمده است اینها راجع به ائمه(ع) میگفتند که ائمه خدا هستند و خداوند در قالب اینها حلول و تجسّد پیدا کرده است اینها خدای مجسّم هستند که به زمین آمدند بعد هم میگفتند ما پیامبرشان هستیم! خب اینها این کارها را میکردند و بعضی از اینها هرچه گفتگو و مذاکره با آنها میشد نصیحت میشدند و جواب آنها داده میشد فایدهای نداشت معلوم بود که آدمهای فاسد هستند و فرقهسازی میکنند و گروههای زیادی را دارند گمراه میکنند و حیثیت مکتب اهل بیت(ع) را از بین میبردند و به معنای دقیق کلمه مرتد بودند و حکم اعدام بعضی از اینها از طرف اهل بیت(ع) صادر شد. امام رضا(ع) میفرمایند همین بیان به کیفر خودش رسید. مغیرهبنسعید از یاران ائمه بود که دروغ میبست حدیث جعل میکرد و به امام باقر(ع) نسبت دروغ میداد دین را تحریف میکرد او هم به کیفر خودش رسید یعنی معلوم میشود بعضی از اینها مرتد و محرورالدم بودند و طبق حکم شرع محاکمه و اعدام میشدند نیروهای انقلابی و علوی میرفتند اینها را میزدند چون بزرگترین خیانت بدعت در دین خداست و این که ائمه را بگوییم خدا هستند این دین جدید است و دیگر شریعت واجب نیست و... امام صادق(ع) میفرمایند این مغیرهبنسعید بارها به پدر من امام باقر(ع) دروغ بست و حدیث جعلی از قول ایشان حرف این طرف و آن طرف میگفت و یاران او کسی که فریب او را خورده بودند گاهی به جمع جلسات پدر ما امام باقر(ع) میآمدند و بعضی از فرمایشات ایشان را گوش میکردند این روایات را و میبردند به مغیره میرساندند و این همین احادیث امام باقر(ع) را نقل میکرد ولی لابلای آن سهتا جمله هم اضافه میکرد و دوتا جمله را هم تغییر میداد و بنابراین این روایت هم درست بود و یک بخشی از آن غلط بود. دستکاری میکرد و اینها را به عنوان نظرات و دیدگاههای امام باقر(ع) بین بعضی از شیعیان نشر میداد و جریانهایی که غلوّ و افراطیگری بود که واقعاً بعضی از اینها مرتد و رافضی بودند به اسم شیعه هم حرف میزدند اینها یک چیزهایی بود که امثال اینها اضافه میکردند امام باقر(ع) اینها را میشناختند و اینها را افشا میکردند به این خطوط انحرافی شیعه داخل شیعه پاسخ میدادند و میگفتند که حرفهای اینها ربطی به ما ندارد تهمت است دروغ است، تحریف کردند ما چیز دیگری گفتیم و اینها برداشت دیگری و تفسیر دیگری دارند میکنند. راجع به همین مغیره، امام باقر(ع) فرمودند سوابق او خیلی خوب بود هم آدم باسوادی بود هم آدم باتقوا و معنوی بود خیلی آن اوایل خدمت کرد ولی این دقیقاً بعداً مثل بلعم باعورا شد که قرآن میفرماید: «... الَّذِی آتَیْنَاهُ آیَاتِنَا...» ما آیات خودمان را به او ارائه دادیم به مقامات بالای علمی و معنوی رسیده بود (بلعم) در زمان موسی(ع). اما «فَانْسَلَخَ مِنْهَا...» خودش آمد بیرون و خودش را از آن بالا پرتاب کرد و شیرجه آمد پایین! خودش را در منجلاب انداخت «فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطَانُ فَکَانَ مِنَ الْغَاوِینَ» (اعراف/ 175)؛ آن وقت شیطان، رهبری او را به عهده خودش گرفت و گم شد! خودش، خودش را گم کرد؛ و الا قرآن میفرماید ما آیاتمان را به بلعم ارائه دادیم آموزش دادیم انتخاب کرد آنچه که میدانست درست است خلاف آن عمل کرد به خاطر نفسانیت و هوسهایش و به حزب شیطان رفت و جزو سران آن جریان شد و جزو گمراهان تاریخ و جهان و ضربالمثل گمراهی شد که چطوری میشود کسی آخوند و عارف و مُلا و معنوی باشد حتی طبق بعضی از روایات من دیدم که اسم اعظم داشته، کراماتی داشته است اما آخرش «أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ» به زمین چسبید فکر کرد تا آخر میتواند در دنیا بماند آخرت را رها کرد و کنار گذاشت و به دنیا و خواستههای حقیر چسبید و سقوط کرد. امام باقر(ع) فرمودند مغیره، بلعم این دوران است کسی مثل اوست، سوابق خیلی خوبی داشت عالم بزرگی بود کنار ما بود، به مکتب خدمت میکرد و از حق دفاع میکرد با دستگاه ظلم درگیر بود، مُلا بود خیلی چیزها از ما آموخته بود خدمات علمی و معنوی و اجتماعی داشت اما کمکم گرفتار کجروی و انحرافاتی شد که مقصّر اصلیاش خودش بود مسیرش را عمداً کمکم کج کرد و به سمت غلوّ و افراطیگری رفت اول راجع به ما حرفهای عجیب و غریب زد که اینها خدا و پیامبر هستند و بعد هم دکان راه انداخت! فرقهای به نام مغیریه، یک حزبی راه انداخت یک عدهای مرید او شدند و بعدها گفت خداوند هم جسم است و قابل تجسّم است خدای نادیدنی را گفت دیدنی است! و شرک را وارد اسلام کرد و راجع به حضرت علی(ع) هم تعابیر خیلی غلوآمیزی به کار برد که علی همان خداست که به زمین آمده است خدا در علی حلول کرده است علی مثل مسیح است و از این قبیل. و بعد امام باقر(ع) او را افشا کردند و گفتند به سوابق او نگاه نکنید این آدم عوض شده است این آدم با همه آن آگاهیها و با همه آن سوابق و خدماتش این آدم فاسد و منحرف است همه این حرفهایش غلط و تهمت است اینها را جعل حدیث کرده و از قول ما دروغ نقل میکند ما این حرفها را نزدیم آن چیزهایی هم که گفتیم منظورمان این چیزهایی که این میگوید نبوده و نگفتیم بلکه چیز دیگری است، و وقتی امام باقر(ع) توسط حکومت به شهادت میرسند این آدم و چند نفر دیگر مدعی امامت شد و گفت رهبری شیعه با من است و بعدها هم مدعی نبوت شد و گفت به من وحی شده و خداوند با من حرف زده است. یکی دیگر از این چهرها آن "بَیان" است که این هم از یاران و نزدیکان اهل بیت(ع) بود بعد افراطی شد و علیاللهی شد و گفت
علی خداست! و گفت امام حسن خدا بود، حسینبنعلی خدا بود محمد حنفیه هم همینطور و بعد ابوهاشم که فرزند محمد حنفیه بود گفت همه اینها اولوهیت داشتند! اسم او بیان بود گفت اسم من هم در قرآن آمده است آنجایی که میفرماید «هَذا بَیان للنّاس» این بیانی برای مردم است. قرآن وحی و تبیین برای همه مردم است و برای افکار عمومی و بشریت میآید همه چیز را تبیین و بیان میکند. معنی این آیه این است. قرآن مبهم و مجمل نیست هر تفسیر و قرائتی از قرآن درست نیست این متن را نمیشود هرکسی هر طوری تفسیر بکند و این متن داوری میکند، نه این که ما تصمیم بگیریم معنایش چه باشد. این گفت منظور از این بیان، من هستم اسم من بیان است. و یک عده مرید احمق هم به اسم شیعه بودن این را قبول کردند و دنبال او راه افتادند! این هم بعدها گفت به من وحی شده، من پیامبرم! و ادعای رسالت کرد. و امام باقر(ع) فرمودند خدا لعنت کند نفرین خداوند بر او و این بیان تبّان را. «تبّان» یعنی کاهفروش و علففروش بود، دکان باز کرد و یک عدهای را در حوزه مذهب و تشیّع علاف کرد! امام باقر(ع) فرمودند این دروغهای متعددی به پدر ما امام سجاد(ع) بست و پدر من عبد صالح خدا و افتخارش بندگی خدا بود و این شخص از پدر من این طرف و آن طرف بین شیعه احادیث جعلی نقل کرد و معنیاش این است که پدر من ادعای خدایی داشته و از این قبیل. در مورد مغیره هم فرمودند خدایا مغیره، بیان، و امثال این آدمهای افراطی منحرف شیعه را که نه شیعه هستند و نه مسلمان هستند خدایا من از اینها بیزار هستم و برائت میجویم و علیه اینها موضع میگیرم. یکی دیگر از این افراد منحرف و از شیعیانی که منحرف شد و برای خودشان دکان باز کرد "حمزه بن عماره" بود که اول جزو مبلّغین ولایت و امامت امیرالمؤمنین(ع) و اهل بیت(ع) بود و بعد کمکم شروع کرد تشیّع را تحریف کردن و منحرف کردن، گفت محمد حنفیه خداست و یک بخشی از شیعیان در عراق، در کوفه، و در مدینه، حجاز، پیرو این شدند منحرف شدند ولی امام باقر(ع) در مدینه و در برابر اینها موضع گرفت و فرمود این منحرف و ملعون است. نمونه دیگر، "ابومنصور" نامی است که در زمان امام باقر(ع) یک جریان انحرافی دیگر افراطیون و غلات شیعه را درست میکند که اینها به نام منصوریه شناخته میشدند یک فرقهای بین شیعه به اسم منصوریه درست کرد پیروان منصور، که اینها هم میگفتند علی(ع) و اهل بیت(ع) اینها خدا هستند که روی زمین آمدند و اولوهیت دارند و ما علیپرست هستیم که امام باقر(ع) فرمودند اینها ملعون و منحرف هستند. امام باقر(ع) رسماً علیه ابومنصور اعلامیه داد و او را طرد کردند ولی بعد از شهادت امام باقر(ع) این شخص ادعا کرد که جانشین امام باقر(ع) هستم و امام صادق(ع) حق امامت ندارد! یک عدهای هم از شیعیانی که یا میخواستند علیه حکومت درگیری و جنگ سیاسی صریح راه بیفتد ادعای مهدویت برای امام باقر(ع) و بعد امام صادق(ع) کردند که مهدی موعود اینها هستند الآ وقت قیام مسلحانه است که بعد امام باقر(ع) و بعد امام صادق(ع) فرمودند که من به پایان عمرم نزدیک شدم و آن مهدی که دارند به او دعوت میکنند من نیستم و او بعدها خواهد آمد.
حالا این تعبیر امام باقر(ع) را ملاحظه بکنید که در منابع اهل سنت هم نقل شده، و شیعه هم همینطور. امام باقر(ع) در برابر این جریانات افراطی و منحرف شیعه فرمودند که کسانی که مدعی پیروی از ما هستید خط میانه، نه افراط نه تفریط، نه ما را با بقیه یکسان بگیرید و نه ما را به خدایی نسبت بدهید! شما عادل و متعادل باشید همان چیزی که ما میگوییم بگویید و معتقد باشید تا این دو جریان افراطی از دو طرف را شرمنده و پیشانی سیاه کنید و همه اینها را بشناسند که اینها ما نیستیم هم افراطیون و تندروها که به ما نسبت رسالت و اولوهیت میدهند افشا بشوند و شرمنده بشوند و توی مسیر شما بیایند کسانی که فریب اینها را خوردند به اسم شیعه، و آنهایی که دنبال مسیر حقیقت هستند به شما ملحق بشوند اینها یک عدهای را فریب دادند دنبال اینها راه نیفتید مراقب باشید از ایشان پرسیدند این افراطیون و غلات شیعه که میفرمایید شیعیان منحرف چه کسانی هستند؟ فرمودند اینها کسانی هستند که به ما نسبتهایی میدهند و اوصاف و مقاماتی را به ما نسبت میدهند که هرگز ما چنین عقیدهای نداشتیم و نه چنین کلمات و حرفهایی به زبان آوردیم اینها از ما نیستند ما از اینها نیستیم اینها به اسم شیعه و حبّ اهل بیت این حرفها را میزنند! ما با اینها مخالف هستیم اینها آن طرف خندق هستند ما این طرف هستیم. این شیعیان منحرف و افراطی اساساً مسلمان نیستند. بعد امام باقر(ع) فرمودند به خدا سوگند که اینها راجع به ما این حرفها را میگویند ما خودمان از طرف خداوند هیچ آزادی مطلق و برائت مطلق نداریم اینطوری نیست که خدا به ما چراغ سبز بدهد که چون شما اهل بیت پیامبر هستید هر کاری دلتان میخواهید بکنید! هرگز چنین نیست. خط قرمزهای شما خط قرمزهای ماست. اگر چیزی برای شما حرام است برای ما حرام و حرامتر است. ما فراشریعت و فرا قرآن نیستیم اما ما را نباید از قرآن تفکیک کرد. قرآن بدون اهل بیت و اهل بیت بدون قرآن نباشد اما این تعابیری که به کار میبرند. امام باقر(ع) فرمودند ما قوم و خویش خدا نیستیم خدا قوم و خویش ما نیست ما وضعیت خاص و پارتی نداریم. اگر ما هم خطا و گناه و ظلم کنیم و به وظایفمان عمل نکنیم پیش خدای متعال بدون جواب خواهیم ماند حجت نخواهیم داشت ما هم عذاب خواهیم شد اگر تخلف کنیم، ولی ما این کارها را نمیکنیم. ما هم اگر بخواهیم به خدای متعال نزدیک بشویم فقط یک مسیر دارد و آن اطاعت خداست، اخلاص برای اوست، عبادت اوست، همان راهی که برای شما هست ما و شما راهمان برای تقرّب به خدا یکی است، البته ائمه به خداوند تقرّب بیشتری دارند چون این مسیر را بیشتر و سریعتر و در مراتب بالاتر رفتهاند. فرمودند ولایت ما، محبت ما به شما کمک میکند به شرط این که علیه خدا و قرآن و علیه شریعت نباشید. امام باقر(ع) فرمودند آنهایی که اهل ظلم هستند آنهایی که اهل گناه و فساد هستند و آنهایی که به احکام خداوند عمل نمیکنند بدانند حتی اگر واقعاً ما را دوست داشته باشند این ولایت و این محبّت اهل بیت مشکل آنها را حل نخواهد کرد و سودی به حال آنها نخواهد داشت. ما از این احادیث داریم چرا اینها را نمیگویند؟ این حدیث در «اصول کافی»، جلد 2، صفحه 75 از امام باقر(ع) است که به عنوان نمونه عرض کردم، فرمودند ما هم باید در محضر الهی پاسخ بگوییم خداوند به ما اجازهای نداده که به شما داده باشد یا به ما اجازهای داده باشد که به شما نداده باشد، خیر. خط قرمزها برای همه ما یکی است ما بیش از شما باید تابع شریعت و مطیع خداوند باشیم و هستیم ما ادعا نکردیم که خداوند قوم و خویش ماست و حساب ما از بقیه که ما حلال و حرام نداریم جداست، ما حق نداریم از خط قرمز الهی عبور کنیم شما هم حق ندارید، ما عبور نمیکنیم شما هم عبور نکنید. ما از طریق بندگی به خداوند نزدیک میشویم ما خدایی نمیکنیم ما بندگی میکنیم اگر مطیع خداوند هستید و به وظایفتان دارید عمل میکنید امام باقر(ع) فرمود آن وقت حبّ ما و ولایت ما شما را کمک میکند و شفاعت ما شامل حالتان میشود. نمیشود که شما شریعت و دین را رها کنید و وظایفتان را در ساحت فردی و اجتماعی عمل نکنید و هر غلطی دلتان میخواهد بکنید بعد بگویید ما ولایت و حبّ اهل بیت(ع) داریم و خداوند ما را به بهشت میبرد و میبخشد! فرمود هرگز چنین نیست. ولایت ما برای چنین کسانی سودی نخواهد داشت. بعد امام باقر(ع) فرمودند خودتان را فریب ندهید به اسم این که ما ولایت اهل بیت(ع) داریم، ما شیعه اهل بیت(ع) هستیم بهشت ما قطعی و تضمین است، مهم نیست چطور زندگی میکنیم مهم نیست چه میکنیم و چه نمیکنیم، نه. فرمودند از فریب دادن خود فاصله بگیرید و بازی این غلات و افراطیون و منحرفین شیعه را نخورید خب ببینید اینها را هم باید در منبرها و هیئتها بگویند که بعضیها فکر نکنند که آن دیدگاههایی که آن منحرفین مطرح میکردند اینها را قاطی کنند و با حرفهای اهل بیت(ع) اشتباه بگیرند. اهل بیت(ع) اینها هستند که این فرمایشات را دارند. همانطور که بعد از همه انبیاء انحرافاتی بوجود میآمد یعنی وقتی که حضرت موسی(ع) به کوه طور میرفت که فرمان الهی را بگیرند در غیبت ایشان، همان مؤمنین بنیاسرائیل که پیامبر خدا اینها را از دست فرعون نجات داده، همینها رجعت میکنند دچار ارتجاع میشوند و سمت گوساله پرستی میروند برای خداوند فرزند قائل میشوند و میگویند "عُزَیر" فرزند خداست همانطور که مسیحیان گفتند عیسی پسر خداست، فرزند مریم را گفتند فرزند خداست کمکم اصول عقاید و دین را تغییر میدهند و تعابیر را با انواع وسوسهها تحریف میکنند یک عده مریض و فاسدند مثل آن سامری، سوء استفادهچی و عوامفریب است. یک عده هم عوام و نادان و فاقد شعور دینی و اجتماعی هستند و بازی میخورند و معتقد میشوند که خدا جسم است و باید جسم داشته باشد و اوصاف عجیب و غریب دارند یا جبری میشوند یا قدری میشوند یا این طرفی میشوند.
بُعد دیگری از فعالیتهای سیره امام باقر(ع) مسئله جهاد و مبارزات سیاسی امام باقر(ع) است که ایشان در عین حال رهبری کردند بطور وسیع و گستردهای و پنهانی و مخفی، و مبارزه به شکل تقیه، یعنی به شکل مخفی. تقیه ترک مبارزه نیست که چون خطر دارد مبارزه کنیم سازش کنیم، بلکه تقیه یعنی مبارزه مخفی، نه یعنی ترک مبارزه. مبارزه کنی ضربه بزنی ولی رژیم و دستگاه را و قدرت فاسد را فریب بدهی، استکبار را فریب بدهی. تقیه یعنی مبارزه زیرزمینی، نه یعنی تسلیم ظلم شدن، امام باقر(ع) بارها راجع به این که تداوم مبارزه علیه ظلم، علیه کفر، حتماً ضرورت دارد و نمیشود مسلمان و مؤمن باشیم و مبارز نباشیم در صحنه سیاسی و عدالتخواهی و مبارزه با جبهه کفر و استکبار و شرک حاضر نباشیم و به وظایفمان عمل نکنیم. یک کسی آمد از امام باقر(ع) راجع به آن جنگهایی که سهتا جنگی که به امیرالمؤمنین تحمیل شد جنگهای داخلی، سؤال کرد که فلسفه این سه جنگ و سه نبرد چه بود و مشروعیت آن چطوری توضیح داده میشود و چرا ضرورت داشت و امیرالمؤمنین(ع) به این جنگها مجبور شدند و به اینها تحمیل شد چون سهتا از جنگها برای براندازی مشروعیت حکومت ایشان صورت گرفت و در هرسهتا جنگ امام(ع) از قانون دفاع کردند و علیه قانونشکنان و زیادهطلبان درگیر شدند. آنجا در یک حدیثی که از امام باقر(ع) نقل شده که خیلی هم مهم است فرمودند از 5 شمشیر، یعنی 5 جبهه و 5 سطح مبارزه بحث کردند که خداوند پیامبر اکرم(ص) را با این 5 سلاح در 5 جبهه، برانگیخت و مأموریت داد یعنی 5 فرمان برای مبارزه؛ که فرمودند 3 تای از آن همواره هست و تعطیل نمیشود و آن 3 شمشیر نباید غلاف بشود و نباید جبهه را ترک کنید و همواره باید در صحنه سیاست و مبارزه تا قیام قیامت حاضر باشید ما باشیم یا نباشیم یعنی ائمه معصوم باشند یا نه، چون تا وقتی دشمنان هستند و با اسلام و با ارزشها و احکام الهی مبارزه میکنند تا دشمنان مسلمین هستند که به مسلمین و مستضعفین عالم حمله میکنند تا شعلههای این نبرد استکباری را آنها برمیافروزند جنگ در تاریخ بشر تمام نخواهد شد و بار بر زمین نخواهد گذارد، آنها جنگ راه میاندازند برای این که حاکم بشوند و شما مجبور میشوید درگیر شوید، این جنگها تا قیام قیامت بر شما تحمیل خواهد شد از هابیل و قابیل تا قیام آخرالزمان این صحنه نبرد حق و باطل ادامه خواهد داشت، دوقطبی حق و باطل ادامه خواهد داشت. اشخاص و اشکال آن عوض میشوند اما معیارهایش همانهاست، فرمودند آن سهتایی که همیشگی است نبرد بین ارزشها و ضد ارزشها عدالت و ظلم است که تا وقتی مهدی قیام کند و کل جهان تحت سیطره حکومت و رژیم عدالت جهانی و برابری و برادری، اخلاق و توحید قرار بگیرد این نبردها ادامه خواهد داشت این جنگها و درگیریها تمام نخواهد شد تا وقتی که بشریت روی عدالت و امنیت را ببیند و روی صلح جهانی را ببیند. اینجا آنهایی که سابقه ایمانی دارند و به ارزشهای عملی پایبند هستند در صحنه خواهند ماند و تا قیام قیامت و تا ظهور حضرت حجّت(عج) این سه نبرد، این 3 جبهه سیاسی تمام نمیشود و خواهد بود. چهارمین آن، ممکن است دائمی نباشد اما هر وقت لازم بشود آن جبهه گشوده خواهد شد و شمشیر چهارم از غلاف بیرون خواهد آمد. پنجمین آن هم شمشیری است که در غلاف و نیام میماند و تصمیم او با ماست یعنی با اهل بیت(ع) است که به دست ولیّ خدا یعنی امام زمان و امام معصوم در سطح جهان آن شمشیر کشیده خواهد شد اما غیر از آن این شمشیرهای دیگر و این نبردها، این موضعگیریهای سیاسی و این درگیریهای با باطل و ظلم تعطیل نخواهد شد. اینهایی که میگویند دوره امام معصوم از پیامبر و ائمه ما حق داشتیم سیاسی باشیم نبرد و مبارزه، هزینه بدهیم ما در عصر غیبت وظیفه نداریم، امکانی نداریم و... خب مگر خود اهل بیت(ع) امکان و قدرت داشتند؟ اگر قدرت داشتند که تمام اهل بیت(ع) شهید نمیشدند کل اهل بیت(ع) که هیچ کدام جز حضرت امیر(ع) که ایشان هم سهتا جنگ بر ایشان تحمیل شد و بعد هم ترور شدند و شهید شدند هیچ کدام که قدرت و حکومت نرسیدند یعنی چه ائمه معصوم قدرت داشتند و میتوانستند و ما در عصر غیبت قدرت نداریم؟ نه آقا هم قدرت دارید و هم معرفت، تکلیف روشن است میخواهید از صحنه فرار کنید؟ میخواهید ظلم و کفر را توجیه کنید و بعد بهانه میآورید که در عصر غیبت معلوم نیست تکلیف چیست؟ اختلاف است معلوم نیست یا ما قدرت آن را نداریم و در وسع ما نیست و ما در عصر غیبت وظیفهای نداریم. خب اینها خیانت مجسّم است اینها همان جریانات انحرافی شیعه بودند که از بیرون و علیه ائمه(ع) خط میگرفتند و از همان موقع بود تا همین الآن هم هست و تا ظهور حضرت ولیعصر(عج) هم این خط خواهد بود ولایتیهای بیدین! شیعه لندنی! و کسانی که از ائمه(ع) خیلی افراطی صحبت میکنند و بلکه اولوهیت و خدایی برایشان قائل میشوند ولی از این طرف هیچ وظیفهای برای خودشان تعریف نمیکنند ما در عصر غیبت وظیفهای نداریم مگر مسئله شخصی در حوزه احکام فردی و عبادی آن هم در حد محدودی که بتوانیم. گاهی امام باقر(ع) این را هم در روش عملیشان و هم در احادیثشان رد میکنند و میفرمایند یک شمشیری که همواره علیه مشرکین عرب کشیده شد که کاملاً ظالمانه علیه دین و مؤمنین عمل میکردند و تا لحظه آخر توطئه کردند آن جا عرب و عجم نمیشناسد، اسلام دین عرب و علیه عجم نیست، بزرگترین دشمنان او عرب بودند بزرگترین فداکاران آن هم عرب بودند همانطور که امروز بزرگترین دشمنان و بزرگترین و صالحترین و پاکترین دوستان اسلام هم عرب و هم عجب از هر دو گروه هستند. فرمودند یکی نبرد علیه مشرکین عرب بود جبهه عربی ضد اسلام که آن جبهه عربی ضد اسلام الآن هم هست، آن که قرآن میفرماید: «... فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ ...» این مشرکینی که حمله میکنند شما را می کوبند و دارند با اسلام و مسلمین مبارزه میکنند شما را میکشند، شکنجه میکنند و دارند مبارزه میکنند و مستکبر هستند هر جا دستتان به اینها رسید و پیدایشان کردید هدف قرار بدهید «وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ» محاصرهشان کنید و به آنها ضربه بزنید «وَاقْعُدُوا لَهُمْ کُلَّ مَرْصَدٍ...» (توبه/ 5)؛ و هرجا میتوانید علیه اینها کمین بگذارید و به اینها ضربه بزنید.
دوم؛ فرمودند علیه کسانی که میگویند خدا و دین را قبول دارند ولی علیه توحید و عدالت میایستند یعنی مشرکین و کفار اهل کتاب، که ظاهراً میگویند ما مسیحی یا یهودی هستیم مثل صهیونیستها و اسرائیلیها، مثل آمریکاییها و انگلیسیها به اسم این که ما مسیحی هستیم صلیب و کلیسا و... ولی جنایت میکنند. فرمودند اینها هم کسانی هستند که خدای متعال فرمان داد با اینها مبارزه و نبرد کنید «قَاتِلُوا الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ...» بجنگید و نبرد کنید و مقاومت کنید سلاح بردارید و با کسانی که اینها در واقع نه به خدا و نه به آخرت عقیدهای ندارند همهاش بازی است، بهترین دلیل آن هم این است که «وَلَا یُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...» خط قرمزهای رسول و دین را به هیچ وجه رعایت نمیکنند همه حرامها را مرتکب میشوند از زنا و شراب و قمار تا ظلم و تجاوز و آدمکشی و غارت و جنایت و جنگافروزی، تمام محرّمات را عمل میکنند بعد هم میگویند ما مسیحی و یهودی هستیم! یا ساسانیان ادعا میکردند زرتشتی هستند و... این هم دسته دوم. پس فرمودند با مستکبرین ضد عرب ضد اسلام، این یک جبهه. با مستکبرینی که ظاهراً ادعا میکنند که مسیحی و یهودی هستند ولی در واقع به خدا و انبیاء و آخرت هیچ عقیدهای ندارند دروغ میگویند، که البته همه مسیحیها و یهودیها اینطوری نیستند و نبودند و اگر هم تسلیم شدند مثل مسلمین جزیه بدهند، مالیات بدهند، مسلمین هم مالیات خودشان را میدهند، زکاتشان را میدهند و اینها هم مالیات بدهند و حکومت هم مسئول دفاع از آنها و حقوقشان و حریم خصوصیشان است و کاملاً مورد حمایت و محترم هستند عبادت مسیحی و یهودی، هر کاری میخواهند میکنند، آزادی دین و آزادی عقیده، نباید مجبورشان کرد که باید مسلمان شوید! خیر، میخواهند مسلمان بشوند یا نشوند، در جامعه اسلامی با رفاه و با همه حقوق شهروندی زندگی میکنند.
دسته سوم، فرمودند مشرکین غیر عرب هستند که ادعای این که مسیحی و یهودی باشند ندارند ادعای دینی ندارند ولی دارند با دین و با توحید و عدالت مبارزه میکنند. امام باقر(ع) فرمودند این هم جبهه سوم است که در برابر اینها هم باید بایستید.
و شمشیر چهارم و جبهه چهارم که همواره فرمودند این شمشیر را آماده داشته باشید علیه هرکسی که تجاوز میکند، ستم میکند و فساد را گسترش میدهد یا میآیند دین را تفسیر و تأویل به رأی میکنند یعنی یک قرائت نادرست از دین ارائه میکنند چه به اسم دین و آخوند و مذهب، چه به اسم روشنفکر و نواندیشی و دین مدرن، به هرشکلی میآیند دین را تغییر میدهند و تحریف میکنند، اسلام و قرآن را عوض میکنند و جهتگیریهایش را تغییر میدهند باید با اینها هم درگیر شوید و جلوی آنها بایستید جبههگیری کنید، اینها اهل تأویل هستند که آمدند آیات و احکام خداوند را تغییر بدهند، نبوّت را تحریف میکنند، معنی وحی را عوض میکنند، معاد را تحریف میکنند، میگویند شریعت نسخ شده و تغییر میدهند و... فرمودند جلوی اینها هم باید بایستید.
و یکی هم فرمودند شمشیری است در نیام، که هر وقت جنایتی شد شمشیر کشیده میشود و آن قصاص است. اینجا خداوند میفرماید: «النفس بالنفس والعین بالعین» هم در تورات و عهد عتیق، کتاب مقدس آمده و هم بر حضرت موسی(ع) و انبیاء قبل نازل شده است و هم بر پیامبر اکرم(ص) در قرآن که جان در برابر جان، چشم در برابر چشم، کسانی که ظلم میکنند باید مجازات بشوند تا جلوی ظلم و خشونت بیشتر گرفته بشود، راه مهار خشونت برخورد با خشونت است نه تحمل و توجیه آن خشونت و تسلیم شدن در برابر آن. فرمودند آن قصاص جهانی میماند با ما و در زمان ولیّ عصر(عج). قائم آل محمد، قائم اهل بیت(ع)؛ قائم یعنی انقلابی و قیام کننده، یعنی آن انقلابی بزرگ اهل بیت(ع) که انقلاب جهانی میکند و همه رژیمهای جهانی را سرنگون و اصلاح میکند و عدالت جهانی را برقرار میکند. پس ببینید امام باقر(ع) از 5 نبرد قهرآمیز و از 5 موضعگیری مبارزاتی و در 5 جبهه سخن میگویند و میگویند اکثر اینها هم مخصوص زمان پیامبر(ص) نیست مخصوص زمان ائمه معصوم نیست، و تا آخرالزمان و تا قیامت هست.
امام باقر(ع) در روایت دیگری فرمودند که در برابر استکبار و قدرتهای فاسد، دیکتاتوریها در عرصه سیاسی و حکومتها اگر دارند ستم میکنند، فساد میکنند بایستید وظیفه دارید چشم در چشم آنها تا آنجا که میتوانید بایستید و بگویید باید تقوا داشته باشید باید درست حکومت کنید باید از این جنایات دست بردارید و حکومتها را از عواقب آن ستمی که میکنند بترسانید. اول آنها را با زبان نرم موعظه کنید، نصیحت کنید، تبیین کنید، استدلال کنید و هرکس این کار را بکند پاداش بسیار عظیمی نزد خدای متعال دارد و عمل او مثل عمل خیر و عمل صالح کل آدمها است. اینقدر ارزش دارد در مسائل سیاسی و حکومتی وارد بشوید، نقد کنید؛ امر به معروف و نهی از منکر کنید، تا جلوی ظلم و انحراف و فساد، گناه، کفر و شرک را تا جایی که میتوانید بگیرید. فرمودند اما کسانی که در کنار حکومتها و قدرتهای فاسد، استکبار محلی، شهری، ملی، منطقهای، و استکبار جهانی بایستد هرکس دارد به این شیوهها در جهان از قدرت استفاده میکند و از ثروت، اینها پیشوایان ظلم و ائمه ظلم و جور هستند. اینها و پیروانشان کسانی که در خدمت آنها هستند و به آنها خدمت میکنند همه اینها بدانید که هرکس در کنار استبداد و استکبار و این قدرتهای فاسد و ظالم هست و به آنها دارد خدمت میکند مثل خود آنها همهشان با هم هستند اینها از دین خداوند عزل شدند! اینها معزول هستند، اینها طرد میشوند. یعنی امام باقر(ع) رسماً فرمودند من دارم اینها را تکفیر میکنم. اینها مسلمان نیستند. اینها جزو امّت اسلام نیستند نمیشود مسلمان باشید و سیاسی به این معنا نباشید موضع ضد ظلم و ضد فساد نداشته باشید. در تعابیر حضرت امام باقر(ع) هست که فرمودند: «مَنْ مَشَی اِلَی سُلْطَانٍ جَائِرٍ ...» هرکس برود در برابر یک قدرت فاسدی در سطح جهان و همه جا، در هر دورهای بایستد «فَاَمَرَهُ بِتَقْوَی اللهِ وَ خَوَّفَهُ وَ وَعَظَهُ،» برود آنها را بترساند، به آنها اخطار کند، نصیحت کند، نقد کند و بگوید این کارهای تو نادرست است «کَانَ لَهُ مِثْلُ اَجْرِ الثَّقَلَیْنِ مِنَ الْجِنِّ وَ الْاِنْسِ وَ مِثْلُ اَعْمَالِهِم» پاداش جنّ و انس دارد و این عمل او مساوی با اعمال آنهاست. عدالتخواهی در عرصه اجتماعی، امام باقر(ع) میفرمایند یک چنین پاداشی دارد و کسانی که در کنار ظلمه هستند «إنَّ أئمَّةَ الجَورِ و أتْباعَهُمْ...» همه کسانی که از قدرت و ثروتهای عمومی سوء استفاده و خیانت میکنند همه قدرتهای استکباری و پیروانشان کسانی که در خدمت اینها و در جبهه اینها هستند «لَمَعْزولونَ عَن دِینِ اللّه ِ و الحَقِّ...» - این حدیث در اصول کافی، ج 1 هست – اینها اصلاً از دین خدا خارج هستند، ولو اینها ادعای دینی و مذهبی بکنند حج برود، حرم برود، کلیسا برود، اینها به خداوند ایمان ندارند، اینها کافرند، عصر غیبت و غیر غیبت نداریم، امام باقر(ع) فرمودند هرکس در هر دورهای چنین باشد، فرمودند اینها نمیتوانند ادعای دینداری بکنند، ظالم متدین معنا ندارد، بیعدالتی و ستم را باید جلویش ایستاد، طغیان و عصیان علیه اینها، عصیان و معصیت علیه خداوند نیست بلکه جلوی اینها ایستادن اطاعت خداوند است. فرمودند که خدای متعال در قرآن میفرماید: «... الَّذِینَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا وَ رَأَوُا الْعَذابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ» (بقره/ 166)؛ این آیه قرآن اینجا جواب میدهد که اینهایی که راه میافتید دنبال جریانهای فاسد و ظالم، تبلیغ میکنید برای اینها و از اینها دفاع میکنید اینها را توجیه مذهبی میکنید و میخواهید برایشان مشروعیت درست کنید حرف میزنید مطلب مینویسید میتینگ راه میاندازید در سطح جهان و این طرف و آن طرف حزب راه میاندازید خدای متعال میفرماید آن وقتی که وقتش برسد خواهید دید ای کسانی که به اینها خدمت میکردید و میکنید اینها در قیامت از شما اعلام برائت میکنند و میگویند به ما ربطی ندارد ما از اینها بیزاریم غلط کردید دنبال ما راه افتادید. وقتی عذاب الهی را ببینند دستشان از هر وسیلهای کوتاه میشود حتی شما را حاضرند فدا و قربانی خودشان بکنند! فکر نکنید اینهایی که اینجا به رژیمهای فاسد و گروههای فاسد و ظالم خدمت میکنند فکر نکنند اینها هوایتان را دارند همینجا در دنیا شما را قربانی منافع خودشان میکنند وقتی تاریخ مصرفتان تمام بشود و در آخرت هم هرگز نمیگویند اینها با ما بودند ما حساب میکنیم! نمیتوانند حساب کنند حساب خودشان را هم نمیتوانند بکنند چه برسد به دیگران. اینها شما را میفروشند این پیام است به تمام خائنین و به مزدوران و به کسانی که در خدمت دشمن قرار میگیرند که تو خودت را در دامن او انداختی فکر میکنی او هوای تو را دارد؟ تو را مصرف میکند و مثل تفاله دور میاندازد هم در دنیا و هم در آخرت. بعضیها در این 30- 40 سال ما مکرر دیدیم بعضیها فکر میکردند الآن جمهوری اسلامی دارد سقوط میکند الآن برویم موضعها را یک جوری بگیریم که اگر دیگران آمدند ما را با اینها حساب نکنند ما را بزنند یا هوای ما را داشته باشند اینقدر احمق هستند. این آیه قرآن جواب این تیپها هم هست که مثل این که شما به عدل و ظلم کاری ندارید به همینهایی که دارید خدمت میکنید همینها هوایتان را نخواهند داشت مدام شما چشمک به استکبار میزنید به آنها لبخند میزنید ادا و اطوار درمیآورید او وقتی که خرش از پل بگذرد به ریش تو میخندد و تف توی صورت تو میاندازد هم اینجا و هم آنجا و در عوالم بعدی که در پیش داریم اینها روایتهایی از امام باقر(ع) در این باب است که هرکس از ظلم در سطح محلی تا جهانی حمایت کند کنارش بایستد و در خدمت آنها باشد یا تحمل کند و سکوت کند و بگوید ما در عصر غیبت وظیفهای نداریم یا هر عصری، امام باقر(ع) فرمودند هم کیفر اخروی و هم عذاب جهنم در انتظارتان است و هم اینها به شما خیانت میکنند و رهایتان میکنند اینهایی که میگویند ولش کنیم، سازش کنیم، تسلیم شویم، با آمریکا و غرب، یا دست آخر میگویند این جریان را ولش کنید بگذارید باشد امام باقر(ع) جواب اینها را دادند. راجع به مراحل مبارزه هم، امام باقر(ع) فرمودند هم مبارزه فرهنگی و مسالمتآمیز تا جایی که فضا هست و اجازه میدهد امر به معروف و نهی از منکر با انحرافات مبارزه کنید با کجرویها و با مفاسد اجتماعی و با ظلم، با گناه، با دیکتاتورها تا جایی که میشود مبارزه فرهنگی کنید اما وقتی که جلوی شما را گرفتند و دیگر نمیگذارند منطقی و آزاد بحث کنید و ارزشها را مطرح کنید و دفاع کنید و میخواهند با حرکتهای قهرآمیز و خونین با شما برخورد کنند آن وقت امام باقر(ع) میفرمایند آن وقت است که وظیفه شما عوض میشود در حد توانتان وظیفه پیدا میکنید حتی به نبرد قهرآمیز با حکومت بپردازید. فرمودند: «هم والله ائمه الظلمه و اشیائهم» به خدا سوگند کسانی که در خدمت ظلمه هستند یا با آنها مبارزه نمیکنند یا یک چیزی میگویند و به بقیه سفارش میکنند که تسلیم بشویم با اینها نجنگیم با اینها مبارزه نکنیم اینها ابرقدرت هستند فرمودند اینها اهل جهنم خواهند بود اینها در کنار آنها و شریک با آنها خواهند بود. تمام واجبات و ارزشهای الهی وقتی حفظ میشود که امام باقر(ع) فرمودند حضور اجتماعی، مسئولیت اجتماعی، نظارت اجتماعی، امر به معروف و نهی از منکر همه داشته باشند و در صحنه باشند و موضع بگیرند و بیطرف نباشند و نگویند ما وظیفه نداریم. اگر میخواهید راهها امنیت پیدا کنند اگر میخواهید امنیت اجتماعی داشته باشید، اگر میخواهید زمینهسازی اقتصاد مشروع بشود اگر میخواهید اخلاق و معنویت حمایت و تقویت بشود اگر میخواهید با ظالم مبارزه شود اگر میخواهید «تأمر الارض» آبادی و پیشرفت بیاید و اگر میخواهید انصاف و عدالت حاکم بشود باید خودتان را مسئول بدانید، خداوند خودش مستقل از شما نمیآید اوضاع شما را درست کند فرشتگانش را بفرستد بگوید بروید مشکلات این مردم را و جامعه اسلامی را حل کنید اینها آدمهای خوبی هستند خودتان باید اقدام کنید، موضع بگیرید هزینه آن را بپردازید، برنامه بریزید، خودتان را اصلاح کنید، امر به معروف و نهی از منکر کنید تا مسئولان صالح را سر کار بیاورید همکاری کنید تا این جامعه شما را خداوند اراده کند و حمایت کند تا پیش بروید. از امام باقر(ع) پرسیدند که آقا نمیشود ما مذهبی باشیم، زیارت برویم، نماز و روزه هم داشته باشیم اما مسئولیت اجتماعی نداشته باشیم و بگوییم کاری به مسائل سیاسی و اجتماعی نداریم، فرمودند نه، «بِئْسَ اَلْقَوْمُ قَوْمٌ یَعِیبُونَ اَلْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَلنَّهْیَ عَنِ اَلْمُنْکَرِ» بد مردمی و بد فرهنگی است، آن جامعه منحرف و ساقطی است آن جامعهای که هرکس دعوت به معروف و نهی از منکر میکند مسخرهاش میکنند هرکس علیه ضد ارزشها فساد، گناه، ظلم، بیعدالتی، استکبار موضع میگیرد و فعالیت میکند علیه او حرف میزنند و به او حمله میکنند. فرمود اینها بد مردمی و بد کسانی هستند این سقوط و انحطاط است. این هم تعبیر امام باقر(ع) است. این حدیث در اصول کافی آمده است. شیعه امام باقر(ع) هستی بسمالله.
این هم که امام باقر(ع) معتقد به مبارزه مسلحانه نبودند، برادرشان زید افراطی بوده، اسلحه برداشته، خب این اولاً امام باقر(ع) و ائمه(ع) تقیه در برابر حکومت داشتهاند و گاهی میگفتند ما با اینها ارتباطی نداریم برای این که حکومت دنبال این بود که اثبات ارتباط کند و اینها را هم مثل زید بزند و شهید کند. اما حمایتهای مخفی از زید، و تعابیر تجلیلآمیز از ایشان، حمایت و پشتیبانی از خانواده شهدای آن نهضت مسلحانه و از این قبیل، یکی دوتا نبود از خیلیها حمایت کردند اگر در مسیر اصلاح و اقامه قسط فعالیتهای فرهنگی، رسانهای، فکری، انجام دادید و بعد به بنبست رسید، حتی نمیگذارند موعظه کنید موعظهتان را مسخره میکنند میگویند موعظههایت را کلی بکن دیگر وارد بعضی مسائل واقعی نشو، امام باقر(ع) میفرمایند شما نباید کوتاه بیاید و بگویید خیلی خب ما یک موعظههای کلی میگوییم که خوبها خوب باشند بدها هم اگر شد خوب باشند! خیر، اینطوری نیست. شما وظیفهتان عوض نمیشود باید در حد توانتان شیوه مبارزه را عوض کنید. من فقط به این نمونه اشاره کنم. امام باقر(ع) فرمودند که اگر دیدید نمیگذارند حرف بزنید و بحث کنید نگویید ما دیگر وظیفه نداریم تکلیف ساقط است! معنی تقیه ترک مبارزه نیست. فرمودند در برابر این ظلم و فساد صاحبان قدرت اولاً در قلبتان باید متنفر باشید و از اینها بیزار باشید نگویید بیطرف و بیتفاوت هستید. دوم، این که باید با زبانتان بگویید و شعار بدهید و فریاد بزنید و اعتراض کنید و انکار کنید. سوم، باید اقدام کنید و عملاً مبارزه کنید اگر لازم شد دست به اسلحه ببرید. فرمودند بر پیشانی ستمگران بکوبید و در مسیر خدا از ملامت ملامتگران نترسید. امام باقر(ع) فرمود خیلیها علیه شما حرف میزنند و علیه انقلابیون و مبارزین حرف میزنند که اینها افراطی هستند اینه احمق هستند برای ما مشکل درست میکنند اینها میخواهند جنگ راه بیندازند و از این قبیل. امام باقر(ع) فرمودند نترسید و عقبنشینی نکنید، محکم بایستید. سرزنشتان میکنند مسخرهتان میکنند نترسید و ادامه بدهید. اگر موعظه شما کار فرهنگی و رسانهایتان اثر بخشید که بخشید، امور اصلاح شد خب به حق برمیگردند و دیگر وظیفهای ندارید اما اگر به ستم و ظلم و کفر ادامه میدهند به استکبار ادامه میدهند امام باقر(ع) فرمودند از قدرت و قهر باید استفاده کنید چون اینها دارند در زمین خدا علیه خدا و خلق خدا سرکشی میکنند و اینها مستحق عذاب دردناک هستند مصمم باشید با جانتان علیه اینها جهاد کنید. ببینید اینها روایات امام باقر(ع) است. «فَأَنْکِرُوا بِقُلُوبِکُمْ؛ قلباً باید از استکبار و ظلم در صحنه ساسی متنفر باشید وَ اِلْفِظُوا بِأَلْسِنَتِکُمْ؛ نباید سکوت کنید باید علیه اینها فریاد بزنید و شعار بدهید. وَ صُکُّوا بِهَا جِبَاهَهُمْ؛ پیشانیهایشان را محکم بکوبید، با سنگ محکم به پیشانیهایشان بزنید و با آنها درگیر شوید. وَ لاَ تَخَافُوا فِی اَللَّهِ لَوْمَةَ لاَئِمٍ؛ این راه خداست و در این مسیر از هیچ تمسخر و جوسازی و تبلیغات و فحشهایی که به شما میدهند و سرزنشتان میکنند نترسید و عقبنشینی نکنید. فَإِنِ اِتَّعَظُوا وَ إِلَى اَلْحَقِّ رَجَعُوا فَلاَ سَبِیلَ عَلَیْهِمْ؛ اگر اصلاح شدند عقبنشینی کردند که خب هیچی، وظیفهای ندارید. إِنَّمَا اَلسَّبِیلُ عَلَى اَلَّذِینَ یَظْلِمُونَ اَلنّاسَ؛ اما اگر به ظلمشان علیه مردم و ملتها ادامه میدهند راه برای شما باز است شما حق مبارزه و وظیفه مبارزه دارید چون اینها دارند به بشریت ظلم میکنند وَ یَبْغُونَ فِی اَلْأَرْضِ بِغَیْرِ اَلْحَقِّ؛ دارند از خط قرمزها و حدود الهی تجاوز میکنند. أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ ألیم.» عذاب دردناک در انتظارشان است هم اینها باید در دنیا عذاب بشوند و هم در آخرت خواهند شد. هُنالِکَ؛ در چنین موقعیتی اگر قرار گرفتید فَجاهِدوُا هُم بِأبدانِکُم؛ سلاح بردارید با بدن و با دست با اینها درگیر شویدو با اینها بجنگید و مبارزه کنید و با اینها وارد جنگ بشوید حَتَّی یَفِیئُوا إِلَی أَمْرِ اللَّهِ؛ تا تسلیم امر خدا بشوند؛ وَ یَمْضُوا عَلَی طَاعَتِهِ؛ و دست از استکبار و ظلم بردارند.
و آخرین حدیثی که اینجا عرض میکنم حدیثی است که امام باقر(ع) جریانات انحرافی شیعه و کسانی که به اسم مذهب همه چیز را – تسلیم و سازش – را توجیه میکنند فرمودند: «یَکون فی آخِرِ الزَّمانِ قَومٌ یُتبَعُ فیهِم قَومٌ مُراؤونَ...» قرنها بعد در جامعه اسلامی در آخرالزمان کسانی میآیند که میگویند ما وظیفهای نداریم موضعگیری اجتماعی و سیاسی بکنیم، ما وظیفه نداریم جلوی ظلم و فساد و گناه بایستیم نهی از منکر کنیم، اعتراض کنیم و درگیر شویم، یا دیگران را به ارزشها و به توحید و عدالت دعوت کنیم، ما در حریم دیگران نباید دخالت کنیم و مزاحم کسی نشویم، دعوت اجتماعی نکنیم مگر وقتی که مطمئن باشیم که هیچ ضرری به ما نمیرسد! یعنی شرط امر به معروف و نهی از منکر را این میدانند که هیچ ضرری نخورند، به شرط عدم ضرر، بطور مطلق! «لا یُوجِبونَ أمرا بِمَعروفٍ و لا نَهیا عَن مُنکَرٍ إلاّ إذا أمِنوا الضَّرَرَ،» امر به معروف و نهی از منکر را واجب نمیدانند مگر وقتی که بگویند مطمئن باشید هیچ ضرری برای ما ندارد. «یَطلُبونَ لأِنفُسِهِمُ الرُّخَصَ» میدانند این حرف، حرف مفت است میخواهند برای خودشان هر غلطی خواستند بکنند عافیتطلب هستند توجیهگرند، تسلیمطلب هستند میخواهند از صحنه معرکه دور باشند خودشان را توجیه مذهبی کنند، میگویند شرط نهی از منکر این است که به ما ضرری وارد نشود! این عین تعبیر امام باقر(ع) است «و المَعاذیرَ»؛ اینها دنبال عذرتراشی برای خودشان هستند «یَتَّبِعُونَ زَلَّاتِ الْعُلَمَاءِ» جالب است میگوید میگردند عالمان و فقهای فاسد و منحرف را پیدا میکنند که آنها برایشان یک فتوایی، آیهای، حدیثی یک چیزی درست کنند. فقه تسلیم! فقه سازش! فقه سکوت! «وَ فَسَادَ عَمَلِهِمْ» و این فساد اینها را و این کوتاهی را و این فرار از صحنه و تکلیف گریزی را یک جوری توجیه شرعی کنند. «یُقْبِلُونَ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الصِّیَامِ» اهل نماز هستند، اهل روزه هستند، عبادات هست، زیارت هست، حج میرویم، دعا میخوانیم، عزاداری میکنیم. «وَمَا لَا یَکْلِمُهُمْ فِی نَفْسٍ وَ لَا مَالٍ» اما حتی آنها تا وقتی که به جان و مالشان هیچ خطری و تهدیدی متوجهشان نباشد «وَ لَوْ أَضَرَّتِ الصَّلَاةُ بِسَائِرِ مَا یَعْمَلُونَ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَبْدَانِهِمْ لَرَفَضُوهَا» اینها کسانی هستند که میگویند اسلام با سیاست و مبارزه کاری ندارد فقط نماز و عبادت است، اما اگر همان نماز و روزه عبادت هم ببینند یک وقتی برایشان یک هزینهای دارد ممکن است یک ضرر و خطری متوجهشان بشود همان نماز و روزه را هم ترک میکنند همان حجاب را هم کنار میگذارند! کل دین را کنار میگذارند. این خیلی نکته مهمی از امام باقر(ع) است که هم در «وسائلالشیعه»، ج 11، ص 403 هست، در «فروع کافی»، ج 5، ص 56 هست. و از این روایات زیاد است من فقط این چندتا نمونه را عرض کردم. امام باقر(ع) فرمودند که خداوند به حضرت شعیب پیامبر وحی کرد که بر صدهزار نفر از مردم عذاب نازل خواهد شد 40 هزار آدمهای فاسد و 60 هزار – یعنی اکثریت نسبی – آدمهای خوب هستند که آنها هم عذاب و مجازات خواهند شد شعیب گفت خدایا آنها چرا؟ خداوند فرمود برای اینکه در برابر اینها سکوت کردند، لبخند زدند، ظلم و فساد دیدند، استکبار دیدند و گناه میبینند و به اینها لبخند میزنند نه اعتراض میکنند نه اخم میکنند نه فاصله میگیرند، نه هیچی لیبرال هستند! به اسم سعه صدر، به اسم این که کسی را از قطار دین پیاده نکنیم بیخود افراد را طرد نکنیم، دوقطبی نکنیم، با اینها چربزبانی میکنند تملّق میکنند و میگویند ما خودی و غیر خودی نداریم همه با هم هستیم! نرمش نشان میدهند و به خاطر غضب خدا بر اهل معصیت بر اهل معصیت غضب نمیکنند، موضع نمیگیرند، گاردشان را نمیبندند اینها عذاب خواهند شد ولو خودشان آدمهای متدین و شخصاً خوبی باشند ولی میگویند ما وظیفه اجتماعی نداریم، ما سیاسی نیستیم ما کاری به دیگران نداریم. «أوحَی اللّهُ تَعالی إلی شُعَیبٍ النَّبِیِّ إِنّی مُعَذِّبٌ مِن قَومِکَ مِائَةَ أَلفٍ: أَربَعینَ أَلفا مِن شِرارِهِم وَسِتّینَ أَلفا مِن خیارِهِم فَقالَ: یارَبِّ هؤُلاءِ الشرارُ فَما بالُ الخیارِ؟! فَأَوحَی اللّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَیهِ: داهَنُوا أَهلَ المَعاصی فَلَم یَغضِبُوا لِغَضَبی» چرا خوبها مجازات و عذاب میشوند؟ فرمود برای این که اهل مداهنه هستند. مداهنه یعنی همه چیز را ماستمالی میکنند روغنمالی میکنند و همه چیز را توجیه میکنند. هر ظلم و فساد و گناه را توجیه میکنند. بیحجابی را میگویند اشکالی ندارد عصر غیبت است خدا نیست، پیامبر نیست، دوقطبی نکنید! استکبار، ظلم، جهان اسلام را اشغال میکنند، جنایت میکنند، میگویند ما وظیفه نداریم، مهم نیست، خدا خودش دارد میبیند، خدا گفته امام زمان خودش بعداً میآید درست میکند! فرمود اینها را ماستمالی و توجیه میکنند فَلَم یَغضِبُوا لِغَضَبی؛ اینهایی که میگویند اسلام بدون گارد و بدون موضع و درگیری است، اسلام منهای درگیری و جهاد، اسلام بدون غضب، اسلامی که علیه هیچ ظلم و فسادی خشم ندارد و همه چیز را توجیه و تحمل میکند و صلح کل است، امام باقر(ع) فرمودند اینها هم عذاب خواهند شد، خداوند اینها را عذاب خواهند کرد ولو خودشان شخصاً آدمهای متدین و مذهبی باشند و اهل نماز و روزه و حجاب هم باشند. (این حدیث هم در فروع کافی، ج 5، همانجاست.) ببینید اینها موضع اهل بیت(ع) و از جمله امام باقر(ع) است.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
هشتگهای موضوعی